#دختر_شیراز؛ هشتگسازی بیشرمانه درباره خودکشی زن شیرازی | از مهسا امینی ۱۴۰۲ تا خودکشی به خاطر حجاب!
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۶۸۷۹۹
به گزارش همشهری آنلاین، بررسیها نشان میدهد این زن که درگیر مسائل خانوادگی بوده و حضانت فرزندش نیز به همسرش واگذار شده، دیروز به دلایل نامشخص به مجتمع نگین معالیآباد مراجعه میکند، اما بعد از لحظاتی خود را به پنجره مجتمع رسانده و متاسفانه پیش از رسیدن آتشنشانان و پهن کردن تشک نجات، خودش را به پایین پرتاب میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال، طبق اعلام سرپرست دادسرای جنایی و جرایم امنیتی شیراز، این فرد پس از اقدام به خودکشی، با تلاش گروه فوریتهای پزشکی حاضر در محل خوشبختانه از مرگ نجات یافته و جهت انجام اقدامات پزشکی تکمیلی به یکی از مراکز درمانی استان اعزام میشود.
به گفته شاهدان عینی، این بانوی جوان پیش از اقدام به خودکشی، علت این کار را اختلافات خانوادگی اعلام کرده و خواستار عدم مداخله اطرافیان برای جلوگیری از خودکشی شده است.
معاون دادستان شیراز هم اعلام کرده که تیم پلیس آگاهی شیراز در معیت مقام قضایی بلافاصله در محل خودکشی حاضر شده و نیروهای امدادی و اورژانس اجتماعی همه تلاش خود را برای جلوگیری از بروز حادثه انجام دادند.
با این وجود و در حالیکه همه شواهد حاکی از عاملیت اختلافات خانوادگی در این خودکشی و تلاش تیمهای امداد برای جلوگیری از آن بوده است، از عصر دیروز هشتگ جدیدی با عنوان #دختر_شیراز در فضای مجازی داغ شده که هدف آن ربط دادن این خودکشی به مسئله حجاب و القای نقش داشتن حاکمیت در این اتفاق است.
به عنوان مثال، یک کاربر بینام با انتشار عکسی از این بانوی شیرازی، سکوت مردم را نشانه حمایت از ظلم و ظالم عنوان کرده است!
کاربر مجهولالهویه دیگری هم او را «مهسا امینی ۱۴۰۲» معرفی کرده و با نوشتن این جمله خواستار خیزش مردم برای گرفتن انتقام شده است: «روز انتقامت نزدیکه #دختر_شیراز! ما نه فراموش میکنیم و نه میبخشیم!»
برخی کاربران توئیتر اما علت بهانه قرار دادن این خودکشی را ورشکستگی و بیسوژگی معاندین و تلاش آنان برای تحریک احساسات مردم در آستانه سالگرد مرحوم مهسا امینی عنوان کردهاند.
یک کاربر دیگر هم نوشته: «در اتفاق شیراز، بمباران رسانهای فرصت فکر کردن را از ما گرفته و برخی وطنفروشها بلافاصله آن را به مهسا امینی ربط میدهند و بدون آنکه بدانند فردی که خودکشی کرده چه کسی بوده و چرا خودکشی کرده و الان در چه وضعیتی است، نظام را زیر سوال میبرند.»
کاربر دیگری هم در پاسخ به انبوه توئیتهایی که از دیروز با هشتگ #دختر_شیراز توسط کاربران واقعی یا جعلی یا رباتها در فضای مجازی منتشر شده، این هشتگسازی را نمونهای از جنگ شناختی عنوان کرده که با پمپاژ اطلاعات نادرست باعث تغییر نگرشها و درک جامعه نسبت به واقعیات میشود.
کد خبر 784264 منبع: باشگاه خبرنگاران جوان برچسبها استان فارس خبر ویژهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: استان فارس خبر ویژه دختر شیراز مهسا امینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۸۷۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.
کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست.
حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»